مطالب علمی ریاضی ومذهبی

اورج پور : ۰۹۱۴۱۰۶۸۲۱۶

مطالب علمی ریاضی ومذهبی

اورج پور : ۰۹۱۴۱۰۶۸۲۱۶

خصائص اولیاء اللّه

خصائص اولیاء اللّه

وَقَالَ‏ علیه السلام: إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِینَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْیَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا، وَاشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا، فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ یُمِیتَهُمْ، وَتَرَکُوا مِنْهَا مَا عَلِمُوا أَنَّهُ سَیَتْرُکُهُمْ، وَرَأَوُا اسْتِکْثَارَ غَیْرِهِمْ مِنْهَا اسْتِقْلَالاً، وَدَرَکَهُمْ لَهَا فَوْتاً، أَعْدَاءُ مَا سَالَمَ النَّاسُ، وَسَلْمُ مَا عَادَى النَّاسُ!

بِهِمْ عُلِمَ الْکِتَابُ وَبِهِ عَلِمُوا، وَبِهِمْ قَامَ الْکِتَابُ وَبِهِ قَامُوا، لَا یَرَوْنَ مَرْجُوّاً فَوْقَ مَا یَرْجُونَ، وَلَا مَخُوفاً فَوْقَ مَا یَخَافُونَ.

ترجمه: ویژگى‏هاى دوستان خدا

ادامه مطلب ...

خصائص اولیاء اللّه

خصائص اولیاء اللّه

وَقَالَ‏ علیه السلام: إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِینَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْیَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا، وَاشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا، فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ یُمِیتَهُمْ، وَتَرَکُوا مِنْهَا مَا عَلِمُوا أَنَّهُ سَیَتْرُکُهُمْ، وَرَأَوُا اسْتِکْثَارَ غَیْرِهِمْ مِنْهَا اسْتِقْلَالاً، وَدَرَکَهُمْ لَهَا فَوْتاً، أَعْدَاءُ مَا سَالَمَ النَّاسُ، وَسَلْمُ مَا عَادَى النَّاسُ!

بِهِمْ عُلِمَ الْکِتَابُ وَبِهِ عَلِمُوا، وَبِهِمْ قَامَ الْکِتَابُ وَبِهِ قَامُوا، لَا یَرَوْنَ مَرْجُوّاً فَوْقَ مَا یَرْجُونَ، وَلَا مَخُوفاً فَوْقَ مَا یَخَافُونَ.

ترجمه: ویژگى‏هاى دوستان خدا

ادامه مطلب ...

نکته های ناب از شخصیت عایشه؟؟

در این خلاصه سعی شده نمونه هایی از قضایای قابل تامل از شخصیت عایشه به نظر خوانند گان و برادران اهل سنت و اقایان وهابی برسد .

 انشالله که اهل حقیقت باشیم و پیروی از حق نماییم.

 برخورد عایشه با امیر المؤمنین علیه السّلام

 روزى مردى در حضور عایشه از على و عمّار رضى اللّه عنهما بدگویى کرد. عایشه گفت: من درباره على چیزى ندارم که به تو بگویم; ولى درباره عمّار، همانا از رسول خدا صلى اللّه علیه وآله شنیدم که مى‌فرمود: «هر گاه عمّار بین دو امر مخیّر شود، راه یافته ترین و کامل ترین آن دو را انتخاب مى‌کند».

 جَاءَ رَجُلٌ فَوَقَعَ فِی عَلِیٍّ وَفِی عَمَّارٍ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُمَا عِنْدَ عَائِشَةَ فَقَالَتْ أَمَّا عَلِیٌّ فَلَسْتُ قَائِلَةً لَکَ فِیهِ شَیْئًا وَأَمَّا عَمَّارٌ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ لَا یُخَیَّرُ بَیْنَ أَمْرَیْنِ إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا 

 مسند ، احمد بن حنبل ( 241 هـ ) ، ج 6 ، ص 113.

 اکراه عائشه از بردن نام امیرالمؤمنین علیه السلام

 همان‌گونه که در متن یکی از روایات بخاری آمده عائشه می گوید: رسول خدا به هنگام بیماری دو دستش را بر شانه‌ عبّاس و شخص دیگری گذارده بود و از مرد دیگر نامی نمی‌برد

فخرج بین رجلین أحدهما العباس

صحیح بخاری، ج 1، ص 169

 عینی در شرح صحیح بخاری می‌نویسد:

ادامه مطلب ...

آل مأمون

آل مأمون

«408 385 ق / 1017 995 م» آل مأمون ، سلسله‏ای از فرمانروایان محلی خوارزم بودند که از حدود 385 تا 408 ق/ 995 تا 1017 م بر این ولایت فرمانروایی داشتند. مرکز حکومتشان شهر گُرگانج یا جرجانیه بود. آل مأمون یا مأمونیان، در آغاز مطیع سامانیان بودند و پس از بر افتادن این سلسله، اندک زمانی به گونه مستقل فرمان راندند و پس از قدرت یافتن غزنویان، زیر سلطه محمود غزنوی درآمدند. از آغاز تأسیس این سلسله و شروع حکومت آنان اطلاع دقیقی در دست نیست. آن چه در حدود العالم آمده است؛ در اواسط نیمه دوم سده 4 ق / 10میلادی، شهر گرگانج حکومتی مستقل از کاث () پایتخت رسمی خوارزم‏شاهیان آل عراق () داشته است. در این کتاب یادآوری شده که گرگانج پیشتر در تصرف خوارزم‏شاهیان بود. لیکن اینک فرمانروایی مستقل دارد. این فرمانروا که نامی از او یاد نشده، احتمالا" فردی از مأمونیان بوده است. بر پایه اطلاعات موثق تاریخی نخستین فرد شناخته شده از این دودمان، ابوعلی مأمون بن محمد خوارزم‏شاه بوده است. وی به دنبال توسعه شهر گرگانج و تثبیت موقعیت آن، به عنوان منزل نهایی کاروانهای رهسپار به سوی مناطق جنوبی روسیه ، آغاز به کشورگشایی کرد. در 385ق / 9995 م که ابوعلی سیمجوری، سردار فراری سامانیان توسط ابوعبدالله محمد بن احمد خوارزم‏شاه، واپسین فرد خوارزم‏شاهیان آل عراق، دستگیر و زندانی شد، مأمون بن محمد به بهانه آزاد کردن او به شهر کاث هجوم برد. وی خوارزم‏شاه را دستگیر کرد و در همین تاریخ در برابر چشمان ابوعلی سیمجوری به قتل رساند و بدین سان سراسر ولایت خوارزم را به تصرف خود در آورد و نام خوارزم‏شاه را که عنوان قدیمی فرمانروایان خوارزم بود بر خاندان خود نهاد. فرمانروایان آل مأمون

از هنگامی که آل مأمون سراسر خوارزم را به تصرف خود درآورد تا انقراض این سلسله به دست محمود غزنوی، چهار تن از آنان به شرح زیر به حکومت رسیدند: ابوعلی مأمون اول 387 385 ق / 997 995 م ابوالحسن علی بن مأمون 399 387 ق / 1009 997 م ابوالعباس مأمون 407 399 ق / 1017 1008م ابوالحارث محمد بن علی 408 407 ق / 1017 م دانش دوست و دانش پروری مأمونیان

فرمانروایان آل مأمون توجه خاصی به فضل و دانش داشتند و به رغم کوتاهی دوران حکومت، دربار آنان در گرگانج، مرکز دانشمندان بزرگ آن روزگار بود. خود مأمونیان نیز غالبا" اهل فضل بودند. پس از انقراض آل عراق ، دانشمندانی همچون ابوریحان بیرونی، و ابونصر عراق که در نزد آنان بودند، به درگاه مأمونیان آمدند و به گرمی پذیرفته شدند. دانشمندان دیگری همچون ابوعلی سینا، ابوالخیر خمار و ابوسهل مسیحی نیز در مجموع علمی آنجا گرد آمده بودند. بیرونی گذشته از پرداختن به تحقیقات علمی، در اداره حکومت نیز شرکت داشت و جزء مشاوران آل مأمون بود. نظامی عروضی، در چهار مقاله، داستانی درباره دانشمندانی که پیرامون آل مأمون بودند، یاد کرده که با واقعیات تاریخی چندان سازگار نیست. مطابق این روایت، محمود غزنوی، طی نامه‏ای درخواست که دانشمندان مأمونیان به درگاه وی بروند. برخی از آنان درخواست محمود را پذیرفتند و نزد وی رفتند، لیکن دیگران تمایلی نشان ندادند و به خراسان کوچ کردند. این مطلب با مستندات تاریخی تطبیق نمی‏کند، چنان که دیگر مورخان نیز به آن اذعان کرده‏اند. مأمونیان به هنرهای دیگر از جمله معماری نیز علاقه داشتند. از بناهایی که آنان در شهر گرگانج ایجاد کردند؛ یکی کاخ مأمون بود که نزدیک دروازه حجاج قرار داشت. دروازه این کاخ در سراسر خراسان مانند نداشت. از دیگر آثار برجای مانده مأمونیان، باید از مناره‏ای نام برد که در میان ویرانه‏های گرگانج کهنه دیده می‏شود. این مناره در 401 ق / 1010 م توسط ابوالعباس مأمون خوارزم‏شاه ساخته شده است.